زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

این پستونک طلا رو بابا جون(بابای من) برا به دنیا اومدنت سفارش داده طلا ساز درست کرده البته همون روز اول بهت داد من دیر تو وبلاگت گذاشتم ببخشید    مرسی بابا جون کادوی خیلی قشنگ و جالبیه     ...

سلام عسل مامان یه خبر خوب دارم دایی سینا برگشته!!!!!!!!! دایی سینا ٣سال پیش برا ادامه تحصیل در رشته دندانپزشکی به مجارستان رفت از اون موقع دیگه نیومده بود تا اینکه روز ٥شنبه صبح برگشت هممون خوشحالیم خیلیییییییی البته باز هم میره تا انشاا.. درسشو تموم کنه دایی سینا از دیدن تو خیلی خوشحاله بغلت میکنه میبوسه باهات بازی میکنه و ...  اینم یه عکس             سمت راستی دایی سینا   شما هم که بغله بابایی هستی و سمت چپ هم دایی عطا        قربونه اون چشمات بشم که زل زدی به دوربین         دایی عطا هی...

ا میر خلبان میشود!!!! ای شیطون بلا اونجا چیکار میکنی!! امیر فضانورد میشود!!!!!!!!!! اولین کفشهایی که امیرم پوشید قربون اون پاهای کوچولوت بشم هلاکه این اداهاتم مامانم ؟ماشین لباسشویی رفتی چیکار؟ای بلا بدون شرح! امیر در عالم خواب وبیداری این لباسها رو عموی من از مکه برا امیر اورده دستش درد نکنه لباسهای عمو وزن عموم برا پاگشای امیر           بازهم سوغاتی عموم از مکه برا امیر                   اینجا امیرم برا اولین بار اسباب بازیشو گرفته دستش آفرین پسرم      ...

امروز ولادت حضرت ابوالفضل هست هر وقت بهش متوسل شدم هیچ وقت منو دست خالی برنگردونده هر وقت برام مشکلی پیش میاد میگم یا ابوالفضل و مشکلم حل میشه به خاطر ارادتی که به ایشون دارم و به خاطر نذری که روز سوم تولد پسرم کردم و قبول شد اسم پسرمون رو گذاشتیم امیرابوالفضل   انشاا.. حضرت ابوالفضل همیشه یار و نگهدارت باشه پسرم ...

سلام پسملم قند عسلم فدات بشم از دیروز یه کم سرما خوردی امروز بردیم دکترت بهت دارو داده قربونت بشم عطسه و سرفه میکنی خیلی ناراحتم حاضرم بمیرم اما تو قدر سر سوزن اذیت نشی پسر قوی من زود زود خوب میشی انشاا...  امیرم دوستت داریم بی نهایت   راستی دکترت گفت رشدت خیلی خوبه ماشاا...  امیدوارم همه نی نی ها همیشه سالم باشن آمین ...

سلام پسرم قند عسلم دیروز عموی من که میشه خان عموی شما از سفر حج برگشتن خوش به حالشون انشا... قسمت ما هم بشه خان عمو خیلی دوستت داره به جای تو توی مکه خونه خدا رو طواف کرده یعنی شدی حاج امیر اخه مادر جون(مامان من)هم خواب دیده بود امیر حاجی شده دیروز از صبح اونجا بودیم خان عمو وزن عمو پا گشا برات ١دست بلوز شلوار خوشگل دادن دستشون درد نکنه راستی برات سوغاتی هم اوردن که عکسشونو بعدا میذارم واقعا شرمنده کردن انشا.. روزی بشه که ما هم به این سفر زیبا و به یادماندنی بریم انشا...